English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (814 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phone U شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phoned U شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phones U شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phoning U شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
DTMF U روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
ATD U دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
dials U شماره گیری با تلفن
dialled U شماره گیری با تلفن
dialed U شماره گیری با تلفن
dial U شماره گیری با تلفن
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
pulse dialling U شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
dialed U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dial U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dials U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialled U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
point of presence U شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
phone U تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phones U تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoning U تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoned U تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
dial signal U بوق ازاد برای شماره گیری
ring U سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
ani U سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
phoning U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phone U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phones U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phoned U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
autos U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
auto U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
autos U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
auto U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
blind dialling U توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
carp U از روی خرده گیری صحبت کردن
to scramble for a living U برای معاش یازندگی تلاش کردن
Speaking. [on the phone] U [من] پشت تلفن صحبت می کنم.
to make an effort to do something U تلاش کردن برای انجام دادن کاری
The line is busy (engaged). U صحبت می کند (خط تلفن مشغول است )
telephone number U شماره تلفن
personal U شماره تلفن ها
auto U شماره تلفن
autos U شماره تلفن
logs U شماره تلفن
log U شماره تلفن
telephone numbers U شماره تلفن
phone extension U شماره تلفن فرعی [مخابرات]
She gave me her phone number , but I'll be blessed if I can remember it ! U شماره تلفن خودش را به من داد ولی مگریادم می آید !
telephoned U ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
telephone U ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
telephones U ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
telephoning U ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
writes U خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
write U خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
dial up U شماره گیری
dialing U شماره گیری
number dialling U شماره گیری
dispatching priority U شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
calling dial U صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
dial up terminal U ترمینال شماره گیری
buzzer signal U ایمپولز شماره گیری
tone dialing U شماره گیری اهنگی
selector dial U صفحه شماره گیری
push button dialing U شماره گیری دکمهای
inductive dialing U شماره گیری القائی
dial pulse U تپش شماره گیری
direct distance dialing U شماره گیری فاصله مستقیم
buzzer signal U علامت یا سیگنال شماره گیری
phoneme U برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
dials U امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dialed U امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dial U امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dialled U امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
ddd U Dialing Distance Direct شماره گیری از فاصله مستقیم
eight ball billiard U تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
run scared <idiom> U تلاش برای رقابت سیاسی
forage U تلاش وجستجو برای علیق
forages U تلاش وجستجو برای علیق
foraging U تلاش وجستجو برای علیق
try for point U تلاش برای کسب امتیاز
Thank you for your efforts. U با تشکر برای تلاش شما.
foraged U تلاش وجستجو برای علیق
Phone Dialer U امکانی در ویندوز که به کاربرد مکان شماره گیری از کامپیوتر خود میدهد
Dialer U امکانی در ویندوز که در صورت وجود مودم متصل به PC شماره گیری میکند
go in for <idiom> U شرکت کردن در،تصمیم گیری برای انجام کاری
hash U سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
Whistle past the graveyard <idiom> U تلاش برای بشاش ماندن در اوضاع وخیم
batches U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batch U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
power 0 U تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
biochip U تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها
get hold of (someone) <idiom> U (برای صحبت)به گیر انداختن شخص
Viewdata U سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
Don't let making a living prevent you from making a life. U اجازه ندهید تلاش برای پول درآوردن مانع زندگی شما شود.
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car. U به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم .
acu U وسیلهای که به کامپیوتر اجازه میدهد ایستگاهها را فراخوانی کند یا خودکار شماره گیری کند
scan U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
phoned U مجموعه اعداد برای تلفن خاص
scheduled circuits U خط وط تلفن فقط برای ارتباط دادهای
phones U مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phone U مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phoning U مجموعه اعداد برای تلفن خاص
get a word in <idiom> U یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
at a [the] minimum <adv.> U کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
at least [no less than] [not less than] <adv.> U کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
short iron U چوبهای شماره 7 و 8 و 9گلف برای ضربههای کوتاه
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
Can you get me manchester 123-45-67? U آیا میتوانید شماره 123-45-67 منچستر را برای من بگیرید؟
auto U توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
autos U توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
asynchronous U کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد
leases U کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
lease U کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
driver U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
drivers U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
public U سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
telephoned U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephone U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephoning U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephones U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
shake bottle U بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
DX U پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
CLUT U جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
scrounged U تلاش کردن
to cast about U تلاش کردن
scrounge U تلاش کردن
scrounging U تلاش کردن
to lay about U تلاش کردن
make a push U تلاش کردن
scrounges U تلاش کردن
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
pill pool billiard U بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
to make a real effort U تلاش جدی کردن
endevour U تلاش کردن کوشیدن
endeavor U تلاش کردن کوشیدن
compete U تلاش و جدیت کردن
put someone's best foot forward <idiom> U بیشتر تلاش کردن
go for broke <idiom> U به سختی تلاش کردن
put up a good fight <idiom> U سخت تلاش کردن
bend over backwards to do something <idiom> U سخت تلاش کردن
competed U تلاش و جدیت کردن
competes U تلاش و جدیت کردن
go out of one's way <idiom> U تلاش زیادی کردن
roll up one's sleeves <idiom> U سخت تلاش کردن
howler U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
posing U قیافه گیری برای عکسبرداری
pose U قیافه گیری برای عکسبرداری
suppression measures U اقدامات برای جلو گیری
posed U قیافه گیری برای عکسبرداری
poses U قیافه گیری برای عکسبرداری
to lavisheffort U زیاد تلاش یا کوشش کردن
do one's best <idiom> U تمام تلاش خودرا کردن
count off U شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
cleek U چوب شماره 4 چوبی یا اهن شماره 1 گلف
point size U برای اندازه گیری نوع یا متن
purse net U دام کیسهای برای خرگوش گیری
kiddle U بند توردار برای ماهی گیری
purse seine U تور کیسهای برای ماهی گیری
decisions U تصمیم گیری برای انجام کاری
viscosimeter U وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
decision U تصمیم گیری برای انجام کاری
razzia U حمله برای غارت وبرده گیری
To make desperate efforts. U این دروآن در زدن ( تلاش کردن )
follow up <idiom> U بهتر کردن کار با تلاش بیشتر
to try to stop the march of time U تلاش به جلوگیری از گذشت زمان کردن
muss U درهم وبرهم یاکثیف کردن تلاش
to torpedo U تارومار کردن [مانند تلاش کسی]
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
log U کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند
logs U کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند
magneto exchange U مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
chain U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
densitometer U وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
interrupts U تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
chains U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
interrupting U تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
interrupt U تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
they exceeded us in number U شماره انها از شماره مابیشتر بود
To go flat out . To make astupendous effort. U غیرت بخرج دادن ( نهایت تلاش را کردن )
To quibble and equivocate. U پشت هم اندازی کردن ( طفره رفتن ،دوپهلو صحبت کردن )
sass U بابی احترامی صحبت کردن با گستاخانه سخن گفتن با بیشرمانه گفتگو کردن
talk U صحبت کردن
talked U صحبت کردن
confabulate U صحبت کردن
speak U صحبت کردن
speaks U صحبت کردن
talks U صحبت کردن
to talk [to] U صحبت کردن [با]
hanfman kasanin concept formation test U ازمون هانفمان- کاسانین برای شکل گیری مفهومها
areas U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
decibel U واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
instrument for absolute measurement U دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
tape line U تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
area U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
decibels U واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
component efficiency U میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
shuttle bombing U بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
engineering units U واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
capacitance bridge U نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1incentive
1affixation
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com